الهام از دنیای اسبها![]() صحنه غذا دادن او به بنطریفها دیدنی است. تمام بگیر و ببند دنیا را گوشهای میگذارد، فارغ از خودش و هرچه دور و برش میگذرد، تمام عشق و توجهش را یکجا به آنها ارزانی میدارد. عادتهای غذایی هر یک را جداگانه، مو به مو، از بر است. میگوید در خانه نشسته بودم که یکهو یادم آمد یکی از اسبها در تابستان زیاد آب مینوشد. با شیخ کریم تماس گرفتم هوایش را بیشتر داشته باشد. گویی فرزندانش هستند. خودش هم همین را میگوید. آنها را نه سرمایه کار، که میراث ارزشمند آبا و اجدادیاش میداند. صحبت از «ربیعه» که میشود چشمانش بارانی میشود و قطرات دلتنگی و دلبستگی بر گونهاش میچکد. عشق به این سرمایهها را الهام بنطریف با گذشتن از 20 ساعت شبانهروز زندگیاش پرداخت میکند. الهام بنطریف به مفهوم واقعی کلمه سالهاست برای بنطریفها مادری میکند. او حتی هملقب اسبهای خودش شده است. این بانوی 38 ساله 2 دهه است که عنوان اولین و ـ تا مدتها ـ تنها مربی سوارکاری خوزستان را به دوش میکشد. او در میان دوستداران و سوارکاران اسب به تشخیص تجربی بیماری اسبها و درمانشان شهره است. از تجربههای تشخیص و درمان که میگوید تحسینوار شگفتزدهات میکند. الهام و همسرش از بازماندگان قبیله منتسب به حاتم طاییاند. جرقه عشق و ازدواجش در 13 سالگی و در لحظات ناب اسبسواری در نخلستانها رقم خورد. از بنطریفها برایمان بگویید. این اسبها به من و همسرم به ارث رسیدهاند. اجدادمان از قدیم در کار پرورش و نگهداری اسب بودند و ما با افتخار دنبالهرو و حافظ این میراث آبا و اجدادی هستیم. همسرم تیرههای گوناگون اسبها را که برایمان مانده بود با تمام سختی و هزینه زیادی که برای تربیت، پرورش و نگهداریشان متحمل شد حفظ و نگهداری کرد و برای ادامه و حفظ آن باشگاه سوارکاری تأسیس کردیم. از چه سالی کارتان را به عنوان مربی سوارکاری شروع کردید؟ یک سال بعد از ازدواجم. سال 72 دوره مربیگری را گذراندم و به عنوان اولین و تنها مربی سوارکاری در خوزستان شاگردان زیادی را پرورش دادم که اکنون باشگاه سوارکاری و اصطبل دارند. میگویند شما با آمیزش علم پزشکی مدرن و تجربه در تشخیص بیماری و درمان اسبها زبانزد هستید. چگونه انجامش میدهید؟ شناخت روحیات اسب بعد از سالها سروکار داشتن با آنها ممکن میشود. هرچند نمیتوان تجربیاتی را که از اجدادمان نسل به نسل به ما رسیده نادیده گرفت. هر روز اسبهایم را چک میکنم و از نحوه راه رفتن، خوابیدن، کوبیدن دستها به زمین، دفع مزاج و حتی نحوه ایستادن و بیقراریهایش به مشکلات و روحیاتشان پی میبرم. همه برایم معانی خاصی دارند. به مرور زمان به تجربه درمان نیز دست یافتهام. گاهی فرصت برای بردن اسب به دامپزشکی نیست و به ناچار استفاده از علم تجربی به میان میآید. گاهی تشخیص من درصد خطای کمتری نسبت به تشخیص پزشک داشته و حتی درمان صحیحتری انجام دادهام و اسبی را که پزشک جوابش کرده بود، با مراقبت و درمان تجربی زنده و سالم نگه داشتهام. چند ساعت از شبانهروز را صرف مراقبت و نگهداریشان میکنید؟ از 24 ساعت شبانهروز بدون اغراق 20 ساعت را با آنها میگذرانم و اصلا برایم سخت نیست. مانند فرزندانم هستند. نیاز به مراقبت و توجه دارند. مثلا بیماری کولیک، که یکی از شایعترین بیماریهای اسب است، با نامنظم غذا دادن به اسب ایجاد میشود و اسب مدام بلند میشود و میخوابد و به دور خودش میپیچد. باید در غذا دادن به اسب دقت کرد. این یک مورد از هزاران مورد در نگهداری اسبهاست. برای من دیدن اسبهایم در وضعیت بیماری رنجآور است. برای همین با جان و دل از آنها مراقبت میکنم. اسبهایم برایم سرمایه کار و منبع درآمد به حساب نمیآیند. آنها سرمایههای معنوی من و همسرم هستند. گاهی از غذا خوردن خودم غافل میشوم اما از اسبهایم نه. با وجود مشکلات و نبود حمایتی که با آن روبهرو هستید، فکر میکنید ممکن است از ادامه راه در این حرفه منصرف شوید؟ ما ثروتی را که از اجدادمان به ارث بردیم نسل به نسل ادامه خواهیم داد. توقفی ندارد. هزینه نگهداری از اسبها بالاست. مالکان اسب هیچ وقت از هیچ کجا حمایت نشدهاند. با این وجود من اسبهایم را همان طور که دلم میخواهد پرورش میدهم. به مدد کسب و کار دومم، یعنی خرید و فروش اسب و حرفه مربیگری، هر روز به اسبهایمان اضافه میکنیم. تا جایی که به تازگی «لمیه بنطریف» در مسابقات کشوری موفق به کسب مقام دوم شد. همچنین اسبهایی دارم که برای مسابقات کورس مناسباند. همچنین اسبهای استقامتی و اسبهای زیبایی. خوراک هریک هم جداست. سخت است اما شیرین. اسبها از نظر هوش بعد از انسان قرار میگیرند و تمام روحیاتشان مانند انسان است. یک موجود بسیار باهوش، اگر با حالت ترس یا تهاجمی سمتشان بروی متوجه میشوند. حتی از نحوه سوار شدن دودلی یا ترس را تشخیص میدهند. از هر نظر فکرت را میخوانند. وقتی از دستشان دلخور باشی و محلشان نگذاری هر بار از کنارشان رد شوی به نشانه شرم و خجالت سرشان را پایین میاندازند. خستگی، خوشحالی و بیحوصلگیهایمان را متوجه میشوند. این چنین موجودی را نمیشود دوست نداشت. اسب دنیای شگفتی دارد. خودم را خارج از این دنیا نمیتوانم تصور کنم. بنطریفها چگونه با نام خانوادگی شما نامگذاری میشوند؟ هر سال تمام کرّهها با آن حروفی که مشخص میشود نامگذاری میشوند. بر اساس حروف الفبا هر سال یک حرف اول اسم اسب عرب در ایران مشخص میشود که این اسم سن اسب را مشخص میکند. یک تراشه کامپیوتری خیلی ریز است که زیر جلد در گردن اسب به وسیله سرنگ قرار میگیرد و کد مشخصی دارد که به وسیله دستگاه قابل تشخیص است و پرونده اسب به نام میکروچیپ زیر نظر فدراسیون سوارکاری اداره سوارنامه اسب عرب ایران اسم پدر، مادر و گروه خونی را شامل میشود و به فامیل مالک و اسم اسب ثبت میشود. وقتی از اسبها حرف میزنید برق خاصی در چشمانتان میدرخشد اما از ربیعه که حرف میزنید بغض راه گلویتان را میبندد. بین اسبهایم فرق نمیگذارم. پیرترین اسبم در 30 سالگی مرد و کوچکترین آنها 2 هفته سن دارد. همه به یک اندازه برایم عزیز هستند. وقتی اسبی میمیرد، با ادب و احترام خاکش میکنیم و جایی را در نظر میگیریم که حیوانی نتواند نعشش را بیرون بیاورد. به یاد ربیعه بغض گلویم را گرفت. چون خودم آن را به دنیا آوردم. اسب خودم بود و 8 سال تجربه سوارکاری با او داشتم. بنابراین مرگش برایم دردناک بود. تا به حال از اسب زمین خوردهاید؟ فقط یک بار. آن هم خودم تشخیص دادم که باید بپرم. چون آنقدر افسار اسب را کشیدم که نگهش دارم و چون اسب قدرتی بود دهنه پاره شد و کنترل اسب از دستم خارج شد. درست مثل نداشتن فرمان اتومبیل میماند. اسب به هر جهتی بخواهد تو را با خودش میبرد. توانستم به حالتی بپرم که دست و پاهایم نشکند. افتخارات الهام بنطریف چیست؟ برگزارکننده اولین و تنها مسابقات پرش با اسب از موانع بانوان خوزستان در باشگاه «حجاب» که شاگردان خودم مقام اول تا سوم را کسب کردند. آن هم با اسب عرب که قدرتی است و برای این کار ساخته نشده است. من با تمرین دادن اسبم و استفاده از بهره هوشی بالایش توانستم به نتیجه دلخواه برسم. با وجود یک متر و شصت سانتیمتر مانع اسبم پرید. همچنین اولین مربی و داور کمانگیری بر اسب در خوزستان هم هستم. هرچند مسابقات کمانگیری بر اسب را به دلیل نداشتن امکانات در خوزستان نمیتوانیم انجام دهیم. گزارش: امل درویش-همشهری
| ||||||
|